نقد فضاهای بههم ریخته و بیروایت امروزی
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۲۹۲۰۴
کتاب «معماریِ شناختی» با زیرعنوان طراحی مطابق با واکنشهای ما به محیط مصنوع نوشته آن ساسمن و جاستین هولاندر با ترجمه جمال اسمعیلزاده وفائی و سعید خاقانی به فارسی منتشر شده است.
به گزارش ایمنا، نویسندگان «معماریِ شناختی» با پیوند زدن اصل بقای داروینی و علوم شناختی سعی بر آن دارند تا نشان دهند که الگوهای خاصی از معماری همساز با ویژگیهای زیستی ماست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تشخیص چهره را مبنایی برای آشناسازی جهان میبینند و بر اساس آن نماها و فرمها ساختمانی را قضاوت میکنند. بر اساس وزن ادراکی اشکال، تقارن، تعادل و ترتیب عناصر را مشمول قاعدههایی عام میدانند. داستانپردازی ما در فضاها را دریچهای برای ارتباط و کنترل فضا نشان میدهند و بر همین اساس، فضاهای بههمریخته و بی روایت امروزی را نقد میکنند.
در آخر نیز با تأکید بر طبیعت، و اینکه امتداد بقای ما منوط به رعایت این اصول زیست طبیعی است، تلنگری به رویکردهای لاقید امروزی میزنند و اصولی برای عمل درست معماری عرضه میکنند. اینجا دو اصل برای محک الگوهای ساخت انسانی قرار داده میشود، یکی اینکه راز بقای ما منوط به تبعیت از اصولی است که الگوی زیستی ما را شکل داده و دیگر اینکه ردپای این را میبایست در کارکرد شناختی مغز انسان جست. بر این اساس است که چارچوبی برای درک و دریافت و از آنسو الگوهای درست معماری پیشنهاد میشود.
هرچند ممکن است محافظهکاری پنهان در گفتمان این معماری به مذاق همه خوش نیاید، چراکه اغلب در پس این نقدهای علمی، نوعی ارجاع به معماریهای گذشته و نقد کلی رویکردهای معاصر نهفته است. بااینحال دغدغهٔ معیار عمل معماری هنوز به جای خود باقی است و فارغ از جوابهای خاص این کتاب، روش این کتاب در جستن پشتوانهای ادراکی و زیستی برای معماری قابلتأمل است. بیش از نتیجه، این کتاب ما را با پرسشهایی اصیل از ماهیت عمل درست معماری روبرو میکند.
این کتاب در شش فصل با عناوین «فصل اول: بنیانی نو، داروین، زیستشناسی و علوم شناختی»، «اصل جدارهها: تیگموتاکسی»، «اصل الگوها: چهرهها و فضاها»، «اشکال دارای وزن هستند»، «داستانسرایی کلید است» و «طبیعت، زمینه ما است» منتشر شده است.
کتاب «معماری شناختی» با زیرعنوان طراحی مطابق با واکنشهای ما به محیط مصنوع نوشته «آن ساسمن و جاستین هولاندر با ترجمه جمال اسمعیلزاده وفایی و سعید خاقانی در ۱۳۵ صفحه با قیمت ۸۰ هزار تومان در انتشارات فکرنو منتشر شده است.
کد خبر 633297منبع: ایمنا
کلیدواژه: معماری شناختی ساسمن اسمعیل زاده شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۲۹۲۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عرضه روایت ترس سربازرس مگره در بازار نشر
به گزارش خبرنگار مهر، رمان پلیسی «مگره میترسد» نوشته ژرژ سیمنون بهتازگی با ترجمه عباس آگاهی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب صدوهجدهمینعنوان مجموعه پلیسی نقاب است که اینناشر منتشر میکند.
سربازرس ژول مگره یکی از شخصیتهای مهم ادبیات پلیسی فرانسویزبان است که ژرژ سیمنون نویسنده بلژیکی خلقش کرده و ترجمه داستانهایش توسط عباس آگاهی در مجموعه پلیسی نقاب چاپ میشود.
پیش از اینکتاب، رمانهای «دلواپسیهای مگره»، «مگره از خود دفاع میکند»، «تردید مگره»، «شکیبایی مگره»، «مگره و سایه پشت پنجره»، «سفر مگره»، «دوست مادام مگره»، «مگره در کافه لیبرتی»، «ناکامی مگره»، «مگره دام میگسترد»، «مگره و جسد بیسر»، «مگره و زن بلندبالا»، «مگره و آقای شارل»، «بندرگاه مه آلود»، «پییر لتونی»، «مگره در اتاق اجاره ای»، «مگره و مرد روی نیمکت»، «مگره و شبح»، «مگره نزد فلاماندها»، «مگره سرگرم میشود»، «تعطیلات مگره»، «دوست کودکی مگره»، «مگره و مرد مرده»، «مگره و خبرچین»، «مگره و بانوی سالخورده»، «مگره و جنایتکار» «مگره و جان یک مرد»، «لونیون و گانگسترها»، «سربازرس مگره و دیوانه بِرژِراک»، «سربازرس مگره در شب چهارراه»، «مگره و مرد بیخانمان»، «سربازرس مگره در کافه دوپولی»، «مگره»، «سربازرس مگره در قضیه سَنفیاکْر» و «مگره و مردمان محترم» از آثار ژرژ سیمنون، در قالب مجموعهنقاب با محوریت شخصیت سربازرس مگره چاپ شدهاند.
در رمان «مگره میترسد» سربازرس در حال بازگشت از کنگره پلیس بینالملل در بوردو است که با دعوت دوست قدیمیاش قاضی بازپرس شابو، به شهر کوچک فونتنه لو کنت میرود. به محض پیادهشدن سربازرس از قطار و ورودش به شهر، اینخبر به او میرسد که طی ۳ روز ۲ قتل در شهر رخ داده و یکمرد اشرافزاده و یکبیوه سالخورده هر دو به یکشکل و با یکوسیله به قتل رسیدهاند. مرد مقتول با هزینه شوهرخواهرش زندگی میکرده و زن پیر هم در گذشته ماما بوده است.
سربازرس که درگیر معمای اینقتلها شده، در شهر فونتنه لو کنت ماندگار میشود و طی روزهای ماندنش در شهر، قتل سوم هم رخ میدهد. مقتول اینبار پیرمردی دائمالخمر است. با کسب اطلاعات بیشتر، سربازرس متوجه میشود در شهر کوچک، دو جبهه اصلی وجود دارد که بهخاطر اختلافات طبقاتی با هم درگیر هستند و نگاهشان به یکدیگر، با یکسوءظن ریشهدار همراه است.
رمان پیشرو ۹ فصل دارد که بهترتیب عبارتاند از: «قطار کوچک محلی در زیر باران»، «فروشنده پوست خرگوش»، «آموزگاری که نمیخوابید»، «زن ایتالیایی با خونمردگیهای زیر پوست»، «بازی بریج»، «آیین عشاء ربانی ساعت دهونیم»، «گنجینه لوئیز»، «معلول گرو_نوایه» و «کمیاب و قیمتی».
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
بازرس پلیس با نشاطی تهاجمی، انگار دارد انتقامی شخصی میگیرد، ادامه داد:
«معنی اینو درک میکنید؟ دکتر ورنو ادعا کرده که جسدی روی پیادهرو افتاده بوده، جسدی که تقریبا سرد شده بوده، و حالا آمده تا از کافه پست به پلیس تلفن بزنه. اگه قضیه اینجوری بوده باشه، باید دوبار از کوچه صدای پا شنیده میشدو شالو که نخوابیده بوده، حتما اینصداها رو شنیده.»
بازرس پلیس هنوز جرئت نمیکرد ابراز پیروزی کند، ولی احساس میشد که هرلحظه بر هیجانش افزوده میشود.
«شالو سوءسابقهای نداره. اون یکآموزگار سرشناسه. هیچدلیلی نداره که بخواد قصهای سر هم کنه.»
مگره یکبار دیگر حاضر نشد به دعوتی که دوستش با نگاه از او میکرد پاسخ مثبت بدهد و حرفی بزند. آنوقت سکوتی طولانی برقرار شد. شاید بهمنظور رعایت جلسه، قاضی چندکلمهای با مداد روی پرونده گشاده در مقابلش یادداشت کرد و وقتی سرش را بلند کرد مشخص بود که چهرهاش منقبض شده است و با صدایی گرفته پرسید:
«آقای شالو شما متاهل هستید؟»
«بله، آقا.»
خصومت بین دو مرد محسوس بود. شالو هم چهرهاش گرفته بود و به نحوی تهاجمی پاسخ میداد. انگار قاضی را، اگر قصد نادیدهگرفتن شهادتش را داشته باشد، به چالش میطلبد.
«فرزند هم دارید؟»
«نه.»
اینکتاب با ۱۸۲ صفحه، شمارگان ۳۰۰ نسخه و قیمت ۱۵۰ هزار تومان عرضه شده است.
کد خبر 6097026 صادق وفایی